شب های دلتنگی

حالا دیگر چند وقتی است هیچ چیزی ناراحتم نمی‌کند... هی روزگار! چراغت روشن است ولی صدایت قطع و وصل می‌شود!

 استدلال بابام!

.
.
.
.
...
... ... .
ـ بیا سر سفره غذا بخور
من: نمی‌خوام دوست دارم تو اتاقم غذا بخورم!
غذا رو سر سفره می‌خورن
من:چه ربطی داره؟ من می‌خوام تو اتاقم بخورم!
ـ پس واسه چی میری دسشویی؟ تو همون اتاقت برین!!!!!!
منومیگی:| (تا حالا اینطوری قانع نشده بودم

نوشته شده در برچسب:خنده دار,مطالب خنده دار,جک,ساعت 21:46 توسط رضا عرب زاده| |


Power By: LoxBlog.Com

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد